سهشنبه ١٢/خرداد/١٣٨٣
ابراهيم نبوي اين بار ترجمهي يه ترانه از گروه كويين رو توي سايت گويا گذاشته با عنوان بازي بايد ادامه پيدا كند.
به نظر من اين ترجمه چند مورد داره:
١) مثل هميشه نظر من اين اه كه ترانه رو بايد محاورهاي ترجمه كرد.
٢) خط اول جمله سئوالي اه. Empty spaces- what are we living for? يعني
فضاهاي خالي، ما براي چي زندگي ميكنيم؟
٣) خط دوم ترجمه بيمعني اه. ”مكانهاي متروك- گمان ميكنم ارزش آن را ميدانيم“. ارزش چي رو؟ اگه منظور مكانهاي متروك اه، بايد ترجمه ميشد ارزش آنها را ميدانيم. ولي to know the score يه اصطلاح اه به معني ”واقعيت رو دونستن.“
٣)another heartache, another failed romance ترجمه شده ”يك رنج ديگر، يك شكست عاشقانهي ديگر“. يه دلشكستگي ديگه. يه عشق شكستخوردهي ديگه.
failed romance ميشه عشق شكستخورده نه شكست عاشقانه.
٤) I must be warmer now
soon I'll be turning round the corner now
ترجمه شده: من بايد دلگرمتر شده باشم. به زودي باز خواهم گشت.
must در اينجا به معني احتمال اه. يعني ”شايد“ نه ”بايد“. اين كاربرد از طريق ترجمه وارد فارسي هم شده. مثلا ميگيم: فلاني رو نديدي؟ جواب ميده: بايد خونه باشه. يعني شايد خونه باشه. احتمالا خونه است.
اما گرم شدن: توي بازي كه يه نفر يه چيز رو پنهان ميكنه يا يه چيزي رو در نظر ميگيره و نفر ديگه بايد دنبالش بگرده يا حدس بزنه وقتي ميگند: گرم شد، يعني به هدف نزديك شدي. سرد شد يعني دور شدي.
و حرفي از بازگشت نيست بلكه دور زدن اه.
ترجمهاش ميشه: من حالا احتمالا به هدف نزديكتر شدم. من به زودي سر پيچ دور ميزنم (از ديد خارج ميشم).
٥)outside the dawn is breaking
but inside, in the dark I'm aching to be free
بيرون سپيده داره سر ميزنه. اما داخل توي اين تاريكي من دلم پر ميزنه واسه آزاد شدن. در ترجمه اومده: ”بيرون خورشید طلوع می کند اما درونم تاریک است، دلم برای آزادی پر می کشد.“
٦) fairytales of yesterday grow but never die
قصههاي شاه پريونِ ديروز بزرگ ميشند اما هيچ وقت نميميرند.
ترجمه شده افسانههاي كهن پير ميشوند اما هرگز نميميرند.
اشاره به تكرار قصههاي كودكان براي نسلهاي مختلف اه كه آدما ميميرند ولي اين قصهها ادامه پيدا ميكنند.
٧) من با يه پوزخند [نيشخند] باهاش روبرو ميشم: I'll face it with a grin ترجمه شده: با نيشخندي رو در رويش ميايستم.
٨) من بايد اراده پيدا كنم تا نمايش رو ادامه بدم.
I have to find the will to carry on with the show
يك جمله است كه در دو سطر آمده. به اين صورت ترجمه شده: ”باید برای ادامه دادن اراده داشته باشم. تا وقتی بازی ادامه دارد.“ يعني به صورت دو جمله.
فعل carry on with something يعني كاري رو ادامه دادن.
٩) در آخر آهنگ نيز جلوهي صوتي پژواك (echo) و محو شدن (fade-out) صداي خواننده (فردي مركوري) مانند دور شدن قطار و پيچيدن آن سر پيچ تاكيد همون چيزي اه كه در بند ٤ نوشتهام.
Tuesday, June 1, 2004
نمايش بايد ادامه پيدا كنه
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment