Tuesday, April 27, 2004

سرگرم مرگ

سه‏شنبه ٨/اردی‏بهشت/١٣٨٣

نمی‏دونم چرا هر كس می‏ره سراغ ترجمه‌ی شعرهای پینک فلوید و راجر واترز بالاخره يه جا توی ترجمه اشتباه می‏كنه. واسه همین من سال ١٣٧٧ همه‏‏ی ترانه‏های پینک فلوید رو ترجمه كردم و يکی ديگه از كارهایی كه قصد دارم توی اين وبلاگ بكنم انتشار اون ترجمه‏هاست.

ابراهيم نبوی در سايت گويا ترجمه‌ی دو قسمت از ترانه‏ی سه قسمتی ”هرچه خدا بخواد“ (What God Wants) از آلبوم سرگرم مرگ (Amused to Death) راجر واترز رو گذاشته ولی متاسفانه چند تا اشتباه ترجمه داره. اگرچه ترجمه كار خانمی به نام شهرزاد سامانی اه اما وظيفه‏ی ابراهيم نبوی به عنوان ويراستار سنگین‏تر می‏شه.

اشكالات مشترك:
كاش در مورد اين سه ترانه توضيح داده مي‏شه كه انگيزه‏ي اصلي واترز در سرودن اين سه ترانه، جنگ اول خليج فارس يا عمليات توفان صحرا (Operation Desert Storm حمله‏ي امريكا به عراق در سال ١٩٩١) بود كه در اون جورج بوش پدر گفته: خدا طرفدار ماست و ما برنده شديم. يعني انگيزه‏هاي سياسي رو با پوشش مذهبي ارائه مي‏كنه. مثل پسرش. در اين سه ترانه طعنه‏هايي هستند به حرف جورج بوش پدر.
در ترانه‏ي ”شجاعت خارج از برد بودن“ ‌(Bravery of Being Out of Range) واترز پيش‏بيني مي‏كنه كه ديدن پخش زنده‏ي جنگ براي مردم غرب به صورت تفريح و سرگرمي دراومده و در حين تماشاي جنگ از يخچال مشروب (gin) درمي‏آرند و مي‏نوشند. و اين ديدن مستقيم جنگ در جنگ دوم خليج فارس يعني حمله‏ي امريكا به عراق در سال گذشته (بهار ٢٠٠٣) عملي شد.

١) به نظر من ترانه رو بايد به صورت محاوره‏اي ترجمه كنيم. مگر اين كه متن اون ادبي باشه.
٢) فكر كنم ترجمه‏ي نام آلبوم ”سرگرم مرگ“ اه نه ”سرگرم تا حد مرگ“.
اخوان ثالت در يكي از شعرهاش مي‏گه: دستش گرم اندر كار مرگ.
٣) خدا به همه ما كمك مي‏كند (God help us all): اين جمله دعايي اه مثل God save the Queen يا God bless America. بنابراين بايد ترجمه بشه: خدا به همه‏ي ما كمك كنه! يا خدا به داد ما برسه!

اشكالات قسمت اول:
١) دست مي‏كشيد به گيتار ژاپني آبي رنگ‏ورورفته‏اش (fingered his pale blue Japanese guitar): طولاني اه و ”آبي كمرنگ“ به ”آبي رنگ و رو رفته“ ترجمه شده. بهتر بود بگه: دست مي‏كشيد به گيتار ژاپني‏اش كه آبي كمرنگ بود. يا يه همچين چيزي.
٢) خدا آزادي مي‏خواهد. خدا مواد منفجره مي‏خواهد (God wants sedition, God wants semtex)
كلمه‏ي sedition يعني آشوب و فتنه‏گري. سمتكس هم يه نوع ماده‏ي منفجره‏ي چكسلواكي اه كه باهاش بمب دستي درست مي‏كنند.
٣) خدا شكاف‏ها را مي‏خواهد (God wants crack): فكر كنم اينجا منظور از crack يا قاچاق و غيرمجاز اه (مثل crack software يعني نرم‏افزار غيرمجاز) يا crackpot به معني موادفروش. چون شكاف اينجا هيچ معنايي نداره.
٤) خدا معبدها را مي‏خواهد (God wants shrines): خدا مقبره‏ها يا زيارتگاه‏ها را مي‏خواد. معبد مي‏شه temple نه shrine.

اشكالات قسمت دوم:
١) اون چند خط اول كه مي‏گه: آيا به روز بهتر ايمان داريد؟ تا بند بعدي از زبون يه نفر ديگه است. كه ظاهرا هم يه تبليغ‏گر مذهبي اه. بهتر بود در ترجمه گفته مي‏شد. شايد خواننده فكر كنه حرف واترز اه.
١) پنس (pence): جمع پني (penny)، پول خرد انگليس اه. بنابراين بايد در ترجمه‏ي فارسي به صورت مفرد يعني پني نوشته بشه.
١) اسكودوس (escudos): اسكودوز جمع اسكودو، واحد پول پرتغال، اه. مثل اشكال قبلي (پنس).
٢) سيب زميني كوچك (small potato): يه اصلاح به معني چيز بي‏ارزش يا كم ارزش. مي‏گه: لير [ايتاليا] نفرستيد. خدا چيز كم ارزش نمي‏خواد. نه اين كه ”خدا سيب زميني كوچك نمي‏خواهد“.
٣) خدا مي‏خواهد تپه‏ها را تميز كند (God wants clean up rock campaign): فكر كنم اينجا منظور جمع كردن گروه‏هاي راك اه. نه تميز كردن تپه‏ها.
٤) ژيگولو (gigolo): كاربرد اين كلمه در انگليسي با كاربرد آن در فارسي متفاوت اه. در انگليسي ژيگولو به مردي گفته مي‏شه كه با يه زن بدكاره زندگي مي‏كنه و اون زن خرجش رو مي‏ده.
٥) خدا مي‏خواهد خودش را پنهان كند (God wants to cover himself): يعني خدا مي‏خواد تحت پوشش بيمه باشه. چون خط قبلي هم مي‏گه خدا بيمه رو مي‏خواد (God wants insurance).

به زودي ترجمه‏هاي خودم از ترانه‏هاي پينك فلويد رو در اين سايت مي‏ذارم.

Thursday, April 22, 2004

بهار

١) این ابراهیم نبوی هم برداشته واسه خودش دردسر درست كرده. چند تا جمله از كتاب‏های شریعتی رو نصفه نيمه نوشت تو سايت گويا. حالا هر روز يه نفر توی سايت گویا بهش گیر می‏ده.

٢) سياست رو ولش كن. اينجا تازه بهار داره شروع می‏شه. ياد دركه و دربند به خير!
تا اناری تركی برمی‏داشت، دست فواره‌ی خواهش می‏شد.